معنی فارسی blood pressure معنی
B1فشار خون، نیرویی است که خون به دیوارههای رگها وارد میکند و یکی از پارامترهای مهم برای سنجش سلامت قلب و عروق است.
The force of circulating blood on the walls of blood vessels, an important parameter for measuring cardiovascular health.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشکان فشار خون را برای بررسی سلامت قلب اندازه میگیرند.
مثال:
Doctors measure blood pressure to check heart health.
معنی(example):
فشار خون بالا میتواند به مشکلات جدی سلامت منجر شود.
مثال:
High blood pressure can lead to serious health problems.
معنی فارسی کلمه blood pressure معنی
:
فشار خون، نیرویی است که خون به دیوارههای رگها وارد میکند و یکی از پارامترهای مهم برای سنجش سلامت قلب و عروق است.