معنی فارسی blousy
B1بلوزی، به سبک یا ظاهری اشاره دارد که گشاد و راحت باشد.
Characterized by a loose and flowing style or fit.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباس بلوزی برای تابستان مناسب بود.
مثال:
The blousy dress was perfect for the summer.
معنی(example):
او آستینهای بلوزیاش را دوست داشت زیرا راحت بودند.
مثال:
She liked her blousy sleeves because they were comfortable.
معنی فارسی کلمه blousy
:
بلوزی، به سبک یا ظاهری اشاره دارد که گشاد و راحت باشد.