معنی فارسی blow-

B1

'بلا' به معنای خراب کردن یا از بین بردن فرصتها یا موقعیت‌ها است.

To ruin or waste an opportunity or chance.

example
معنی(example):

نمی‌خواهم شانس‌های پیروزی ما را خراب کنم.

مثال:

I don't want to blow our chances of winning.

معنی(example):

شانس‌های خود را با اشتباهات خراب نکن.

مثال:

Don't blow your chances by making mistakes.

معنی فارسی کلمه blow-

: معنی blow- به فارسی

'بلا' به معنای خراب کردن یا از بین بردن فرصتها یا موقعیت‌ها است.