معنی فارسی blow-dry
B1سشوار کردن، فرایند خشک کردن و حالت دادن به موها با استفاده از سشوار.
The act of drying and styling hair using a blow dryer.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
An instance of blow-drying
مثال:
She went to the hairdresser's for a haircut, shampooing and a blow-dry.
verb
معنی(verb):
To dry with a hair dryer
example
معنی(example):
من معمولاً موهایم را در صبح با سشوار خشک می‌کنم.
مثال:
I usually blow-dry my hair in the morning.
معنی(example):
تقریباً ۱۵ دقیقه طول می‌کشد تا موهایم را با سشوار خشک کنم.
مثال:
It takes me about 15 minutes to blow-dry my hair.
معنی فارسی کلمه blow-dry
:
سشوار کردن، فرایند خشک کردن و حالت دادن به موها با استفاده از سشوار.
