معنی فارسی blowier
B1رایجاً به مواد یا چیزهایی اشاره دارد که بیشتر باد می‌زنند و راحت‌تر به نظر می‌رسند.
Comparative form of blowy; refers to something that has more airflow or is breezier.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Windy or breezy.
معنی(adjective):
(of fabric, hair, etc.) Billowy, blowing or waving in the wind.
معنی(adjective):
(of soil) Susceptible to drifting.
example
معنی(example):
مدل جدید از مدل قبلی بیشتر باد می‌زند.
مثال:
The new model is blowier than the previous one.
معنی(example):
این پارچه بیشتر باد می‌زند و در تابستان راحت‌تر است.
مثال:
This fabric is blowier, making it easier to wear in summer.
معنی فارسی کلمه blowier
:
رایجاً به مواد یا چیزهایی اشاره دارد که بیشتر باد می‌زنند و راحت‌تر به نظر می‌رسند.
