معنی فارسی blowin
B1وزیدن، به معنی حرکت یا جریان یافتن باد.
To move or be carried by the wind.
- VERB
example
معنی(example):
امروز باد به شدت میوزد.
مثال:
The wind is blowin hard today.
معنی(example):
میتوانم صدای وزش باد را از بیرون بشنوم.
مثال:
I can hear the sound of the blowin outside.
معنی فارسی کلمه blowin
:
وزیدن، به معنی حرکت یا جریان یافتن باد.