معنی فارسی blowsed

B1

blowsed به معنی تحت تأثیر قرار گرفتن یا دچار حالت خاصی شدن به دلیل حرکات ناگهانی یا صداهای غیر منتظره است.

To be affected or startled by sudden actions or noises.

example
معنی(example):

او از صدای بلند ناگهانی blowsed شد.

مثال:

He was blowsed by the sudden loud noise.

معنی(example):

باد برگ‌ها را در اطراف ما blowsed کرد.

مثال:

The wind blowsed the leaves around us.

معنی فارسی کلمه blowsed

: معنی blowsed به فارسی

blowsed به معنی تحت تأثیر قرار گرفتن یا دچار حالت خاصی شدن به دلیل حرکات ناگهانی یا صداهای غیر منتظره است.