معنی فارسی blue mondays

B2

احساس مالیخولیا و غمگینی که در روز دوشنبه پس از تعطیلات احساس می‌شود.

A term used to express the sadness or lack of motivation felt on Mondays after the weekend.

example
معنی(example):

بسیاری از مردم از دوشنبه‌های آبی بعد از یک آخر هفته شاد ناراحتند.

مثال:

Many people dread blue Mondays after a weekend of fun.

معنی(example):

دوشنبه‌های آبی می‌توانند انگیزه برای شروع هفته را سخت کنند.

مثال:

Blue Mondays can make it hard to get motivated for the week ahead.

معنی فارسی کلمه blue mondays

: معنی blue mondays به فارسی

احساس مالیخولیا و غمگینی که در روز دوشنبه پس از تعطیلات احساس می‌شود.