معنی فارسی blue mould
B1نوعی قارچ است که معمولاً روی غذاهای فاسد میشود و نشانهای از نابسامانی در ذخیرهسازی غذا است.
A type of fungus that is often blue in color and can grow on food, indicating spoilage.
- OTHER
example
معنی(example):
ژل آبی میتواند غذا را در صورت عدم نگهداری درست خراب کند.
مثال:
Blue mould can spoil food if not stored properly.
معنی(example):
او متوجه شد که روی نان، ژل آبی رشد کرده است.
مثال:
He noticed blue mould growing on the bread.
معنی فارسی کلمه blue mould
:
نوعی قارچ است که معمولاً روی غذاهای فاسد میشود و نشانهای از نابسامانی در ذخیرهسازی غذا است.