معنی فارسی blue quandongs

B1

مجموعه‌ای از کواندونگ‌های آبی که در آشپزی و شیرینی‌پزی استفاده می‌شوند.

A group of blue quandongs appreciated for their culinary value.

example
معنی(example):

کواندونگ‌های آبی مورد علاقه آشپزی‌های محلی هستند.

مثال:

The blue quandongs are a favorite among local cuisines.

معنی(example):

ما چندین کواندونگ آبی از باغ برداشت کردیم.

مثال:

We harvested several blue quandongs from the orchard.

معنی فارسی کلمه blue quandongs

: معنی blue quandongs به فارسی

مجموعه‌ای از کواندونگ‌های آبی که در آشپزی و شیرینی‌پزی استفاده می‌شوند.