معنی فارسی blue whales
B2نهنگهای آبی، بزرگترین مهرهدارهای دریایی که به دلیل اندازه و رنگ آبیشان شناخته میشوند.
The largest marine mammals, known for their size and blue color
- noun
noun
معنی(noun):
A whale (Balaenoptera musculus), blue in color and the largest known living animal.
example
معنی(example):
نهنگهای آبی بزرگترین حیوانات روی زمین هستند.
مثال:
Blue whales are the largest animals on Earth.
معنی(example):
ما در حین تور قایقسواری نهنگهای آبی را مشاهده کردیم.
مثال:
We saw blue whales while on our boat tour.
معنی فارسی کلمه blue whales
:
نهنگهای آبی، بزرگترین مهرهدارهای دریایی که به دلیل اندازه و رنگ آبیشان شناخته میشوند.