معنی فارسی blue-ribbon

B2

به معنای برجسته و ممتاز، معمولاً برای توصیف کیفیت بالا به کار می‌رود.

Referring to something of exceptional quality or excellence.

example
معنی(example):

این رستوران به خاطر غذاهای برجسته‌اش شناخته شده است.

مثال:

The restaurant is known for its blue-ribbon cuisine.

معنی(example):

آنها یک کمیته برجسته برای بحث در مورد این موضوع تشکیل دادند.

مثال:

They hosted a blue-ribbon panel to discuss the issue.

معنی فارسی کلمه blue-ribbon

: معنی blue-ribbon به فارسی

به معنای برجسته و ممتاز، معمولاً برای توصیف کیفیت بالا به کار می‌رود.