معنی فارسی blueblood

B2

بلوبود به افرادی اطلاق می‌شود که خانواده‌هایی با تاریخچه اشرافی یا سلطنتی دارند.

A term used to describe someone from a noble or aristocratic family.

noun
معنی(noun):

Noble or aristocratic ancestry.

معنی(noun):

An aristocrat.

example
معنی(example):

او از یک خانواده با اصالت بلندپایه می‌آید.

مثال:

He comes from a blueblood family.

معنی(example):

خاندان‌های آبی به معنای داشتن ارثیه اشرافی است.

مثال:

Being blueblood means having noble heritage.

معنی فارسی کلمه blueblood

: معنی blueblood به فارسی

بلوبود به افرادی اطلاق می‌شود که خانواده‌هایی با تاریخچه اشرافی یا سلطنتی دارند.