معنی فارسی bluesman

B1

موسیقی‌دانی که سبک بلوز را اجرا می‌کند و معمولاً دارای تجربیات زندگی خاصی است.

A musician who performs blues music, often conveying deep personal experiences through their songs.

noun
معنی(noun):

A male blues musician

example
معنی(example):

موسیقیدان بلوز با شور و حرارت در کنسرت گیتار نواخت.

مثال:

The bluesman played his guitar passionately at the concert.

معنی(example):

بسیاری از موسیقیدانان بلوز از تجربیات زندگی خود برای خلق آهنگ‌های احساسی استفاده می‌کنند.

مثال:

Many bluesmen draw from their life experiences to create moving songs.

معنی فارسی کلمه bluesman

: معنی bluesman به فارسی

موسیقی‌دانی که سبک بلوز را اجرا می‌کند و معمولاً دارای تجربیات زندگی خاصی است.