معنی فارسی bluestockingish
B2بلواساکینگ به معنای علاقه به تحصیل و دانشاندوزی، به ویژه در بین زنان است که به طور سنتی در فعالیتهای فرهنگی و علمی شرکت میکردند.
Relating to a woman with intellectual interests, especially in literature and the arts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت بلواساکینگ او او را به یک دانشمند عالی تبدیل کرد.
مثال:
Her bluestockingish nature made her an excellent scholar.
معنی(example):
او همیشه بحثهای بلواساکینگ را به گفتگوهای سطحی ترجیح میداد.
مثال:
He always preferred bluestockingish discussions over light chatter.
معنی فارسی کلمه bluestockingish
:
بلواساکینگ به معنای علاقه به تحصیل و دانشاندوزی، به ویژه در بین زنان است که به طور سنتی در فعالیتهای فرهنگی و علمی شرکت میکردند.