معنی فارسی blusteringly

B1

بلستران، به گونه‌ای که با اعتماد به نفس و صدای بلند سخن بگوید.

In a manner characterized by loud, self-assertive speech.

example
معنی(example):

او بلستران سخن گفت و سعی کرد همه را تحت تاثیر قرار دهد.

مثال:

He spoke blusteringly, trying to impress everyone.

معنی(example):

او به طور بلستران از موضعش دفاع کرد، حتی زمانی که ضعيف بود.

مثال:

She blusteringly defended her position, even when it was weak.

معنی فارسی کلمه blusteringly

: معنی blusteringly به فارسی

بلستران، به گونه‌ای که با اعتماد به نفس و صدای بلند سخن بگوید.