معنی فارسی boarish
B2رفتاری خشن و بیشرم که به خصوص در زمینههای اجتماعی نامطلوب است.
Having or resembling the characteristics of a boar; crude or coarse in behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار خرس گونه او در مهمانی شام همه را شرمنده کرد.
مثال:
His boarish behavior at the dinner party embarrassed everyone.
معنی(example):
نقد کننده فیلم را بیادب و فاقد ظرافت توصیف کرد.
مثال:
The critic described the film as boarish and lacking refinement.
معنی فارسی کلمه boarish
:
رفتاری خشن و بیشرم که به خصوص در زمینههای اجتماعی نامطلوب است.