معنی فارسی boatward
B1به سمت قایق، به طرف جایی که قایق است یا حرکت به سمت قایق.
Towards or in the direction of a boat.
- OTHER
example
معنی(example):
ملوانان در حالی که طوفان نزدیک میشد، به سمت قایق حرکت کردند.
مثال:
The sailors headed boatward as the storm approached.
معنی(example):
آنها همیشه به سمت قایق نگاه میکنند وقتی که خورشید در افق غروب میکند.
مثال:
They always look boatward when the sun sets over the horizon.
معنی فارسی کلمه boatward
:
به سمت قایق، به طرف جایی که قایق است یا حرکت به سمت قایق.