معنی فارسی bocca
B1باکا، به معنای دهان یا ورودی، به ویژه در زمینه توصیف غارها یا مکانهای مشابه به کار میرود.
The mouth or entrance, especially used in describing caves or similar sites.
- NOUN
example
معنی(example):
دهانه غار تاریک و مرموز بود.
مثال:
The bocca of the cave was dark and mysterious.
معنی(example):
او دستش را روی دهانش گذاشت تا خندهها را خاموش کند.
مثال:
She placed her hand over her bocca to silence the laughter.
معنی فارسی کلمه bocca
:
باکا، به معنای دهان یا ورودی، به ویژه در زمینه توصیف غارها یا مکانهای مشابه به کار میرود.