معنی فارسی bod

B1 /bɑd/

بود، اصطلاح غیررسمی برای اشاره به بدن شخص.

Informal term for body, often used in casual contexts.

noun
معنی(noun):

The body.

مثال:

Fred likes to keep his bod in shape.

معنی(noun):

A person.

example
معنی(example):

بود، اصطلاح عامیانه‌ای برای بدن است که معمولاً در محاورات غیررسمی استفاده می‌شود.

مثال:

Bod is a colloquial term for body, often used in casual conversations.

معنی(example):

او به سختی کار کرد تا بدنش را برای مسابقه قوی کند.

مثال:

He worked hard to build up his bod for the competition.

معنی فارسی کلمه bod

: معنی bod به فارسی

بود، اصطلاح غیررسمی برای اشاره به بدن شخص.