معنی فارسی bodeful
C1بدبینی، نشانهای از چیزهای منفی یا ناخوشایند.
Full of ominous signs; predictive of misfortune.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آسمان به نظر میرسید که پر از نشانههای بدی است و به طوفان نزدیک اشاره دارد.
مثال:
The sky looked bodeful, hinting at an approaching storm.
معنی(example):
شب پر نشانههای بد بود، پر از ابرهای تیره و رعد.
مثال:
It was a bodeful night, filled with dark clouds and thunder.
معنی فارسی کلمه bodeful
:
بدبینی، نشانهای از چیزهای منفی یا ناخوشایند.