معنی فارسی bodiless

B2

بدون بدن، به معنای نداشتن جسم یا شکل فیزیکی است، به‌ویژه در توصیف موجودات یا اشباح.

Lacking a physical body; often used to describe spirits or abstract concepts.

adjective
معنی(adjective):

Lacking a body; incorporeal.

example
معنی(example):

شکل بدون بدن به طرز ترسناکی در نور کمخانه haunted شناور بود.

مثال:

The bodiless figure floated eerily in the dim light of the haunted house.

معنی(example):

در برخی افسانه‌ها، ارواح به عنوان موجودات بدون بدن که فاقد شکل‌های فیزیکی هستند توصیف می‌شوند.

مثال:

In some myths, spirits are described as bodiless entities without physical forms.

معنی فارسی کلمه bodiless

: معنی bodiless به فارسی

بدون بدن، به معنای نداشتن جسم یا شکل فیزیکی است، به‌ویژه در توصیف موجودات یا اشباح.