معنی فارسی body color

B1

رنگ بدن، به شکل ظاهری رنگدانه‌ها و ویژگی‌های ظاهری بدن اشاره دارد.

Refers to the pigmentation and visible traits of an organism's external appearance.

example
معنی(example):

رنگ بدن پروانه به آن کمک می‌کند تا خود را استتار کند.

مثال:

The body color of the butterfly helps it to camouflage.

معنی(example):

رنگ بدن می‌تواند به دلیل ژنتیک متفاوت باشد.

مثال:

Skin can vary in body color due to genetics.

معنی فارسی کلمه body color

: معنی body color به فارسی

رنگ بدن، به شکل ظاهری رنگدانه‌ها و ویژگی‌های ظاهری بدن اشاره دارد.