معنی فارسی body warmer
B1لباسی گرمکننده که بر روی بدن میپوشند تا در هوای سرد گرم بمانند.
An article of clothing designed to keep the body warm in cold weather.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک گرمکننده بدن پوشید تا در زمستان گرم بماند.
مثال:
She wore a body warmer to keep warm in the winter.
معنی(example):
یک گرمکننده بدن برای فعالیتهای بیرونی در هوای سرد مفید است.
مثال:
A body warmer is useful for outdoor activities in cold weather.
معنی فارسی کلمه body warmer
:
لباسی گرمکننده که بر روی بدن میپوشند تا در هوای سرد گرم بمانند.