معنی فارسی bodyhood

B1

بدن‌گرایی، حالتی است که در آن فرد به صورت جسمی وجود دارد و ممکن است به ابعاد وجودی و روانی نیز اشاره داشته باشد.

The condition of being in a physical body or the experience of embodiment.

example
معنی(example):

بدن‌گرایی به حالت مجسم بودن اشاره دارد.

مثال:

Bodyhood refers to the state of being embodied.

معنی(example):

در یک زمینه روحانی، بدن‌گرایی می‌تواند به ارتباط با وجود فیزیکی اشاره کند.

مثال:

In a spiritual context, bodyhood can imply a connection to physical existence.

معنی فارسی کلمه bodyhood

: معنی bodyhood به فارسی

بدن‌گرایی، حالتی است که در آن فرد به صورت جسمی وجود دارد و ممکن است به ابعاد وجودی و روانی نیز اشاره داشته باشد.