معنی فارسی bog off
B1بروید، عبارتی برای بیان نارضایتی و درخواست برای دور شدن شخصی از خود است.
A colloquial expression used to tell someone to go away.
- verb
verb
معنی(verb):
To leave, to go away.
example
معنی(example):
او به فروشنده مزاحم گفت که برود.
مثال:
He told the annoying salesman to bog off.
معنی(example):
فقط میخواهم تنها بگذارند، پس بروید!
مثال:
I just want to be left alone, so bog off!
معنی فارسی کلمه bog off
:
بروید، عبارتی برای بیان نارضایتی و درخواست برای دور شدن شخصی از خود است.