معنی فارسی bogomilian
B1یک سیستم اعتقادی که بر احترام به طبیعت و زندگی پایدار تأکید دارد.
A belief system that emphasizes respect for nature and sustainable living.
- OTHER
example
معنی(example):
باورهای بوگومیلیان بر هماهنگی با طبیعت تأکید میکند.
مثال:
Bogomilian beliefs emphasize harmony with nature.
معنی(example):
این جامعه از روشهای بوگومیلیان برای زندگی پایدار پیروی میکرد.
مثال:
The community followed bogomilian practices for sustainable living.
معنی فارسی کلمه bogomilian
:
یک سیستم اعتقادی که بر احترام به طبیعت و زندگی پایدار تأکید دارد.