معنی فارسی bogyland
B1بگیلند، سرزمینی خیالی که در آن تخیل و خلاقیت به وضوح مشخص است.
An imaginary place characterized by creativity and boundless adventures.
- NOUN
example
معنی(example):
بگیلند جایی است که تخیل به شدت به کار میافتد.
مثال:
Bogyland is a place where imagination runs wild.
معنی(example):
در بگیلند، هر چیزی ممکن است و ماجراجوییها بیپایان هستند.
مثال:
In Bogyland, anything is possible and adventures are endless.
معنی فارسی کلمه bogyland
:
بگیلند، سرزمینی خیالی که در آن تخیل و خلاقیت به وضوح مشخص است.