معنی فارسی boilery
B1محلی که در آن بخار یا آب داغ تولید میشود.
A facility for generating steam or hot water.
- NOUN
example
معنی(example):
کارخانه قدیمی زمانی کتریسازی برای ماشینهای بخار بود.
مثال:
The old factory was once a boilery for steam engines.
معنی(example):
در قرن نوزدهم، بسیاری از شهرها یک کتریسازی برای گرمایش داشتند.
مثال:
In the 19th century, many cities had a boilery for heating.
معنی فارسی کلمه boilery
:
محلی که در آن بخار یا آب داغ تولید میشود.