معنی فارسی boistously
B1به شیوهای شلوغ و پر انرژی، با سر و صدای زیاد.
In a loud, lively manner, filled with energy.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها پیروزی خود را بهصورت شلوغ و پر سر و صدا جشن گرفتند و توجهها را جلب کردند.
مثال:
They celebrated their victory boistously, attracting attention.
معنی(example):
او بهصورت شلوغ و پر سر و صدا صحبت کرد و اتاق را با صدای خود پر کرد.
مثال:
He spoke boistously, filling the room with his voice.
معنی فارسی کلمه boistously
:
به شیوهای شلوغ و پر انرژی، با سر و صدای زیاد.