معنی فارسی bokeh
B1 /ˈboʊ.kə/بروکی، نوعی افکت بصری که در عکاسی ایجاد میشود و به محو شدن پسزمینه اشاره دارد.
The aesthetic quality of the blur produced in the out-of-focus parts of an image.
- noun
noun
معنی(noun):
A subjective aesthetic quality of out-of-focus areas of an image projected by a camera lens.
example
معنی(example):
عکاس از دیافراگم باز استفاده کرد تا بروکی زیبا ایجاد کند.
مثال:
The photographer used a wide aperture to create beautiful bokeh.
معنی(example):
من اثر بروکی را در این تصویر دوست دارم.
مثال:
I love the bokeh effect in this picture.
معنی فارسی کلمه bokeh
:
بروکی، نوعی افکت بصری که در عکاسی ایجاد میشود و به محو شدن پسزمینه اشاره دارد.