معنی فارسی bola

B2

بولا، ابزاری که عمدتاً برای شکار یا بند گرفتن حیوانات استفاده می‌شود.

A type of throwing weapon consisting of weights on the ends of interconnected cords, used to capture animals.

noun
معنی(noun):

A throwing weapon made of weights on the ends of a cord.

example
معنی(example):

بولا ابزاری است که برای بند گرفتن حیوانات استفاده می‌شود.

مثال:

A bola is a tool used for lassoing animals.

معنی(example):

کابوی با مهارت بولا را پرتاب کرد تا گوساله فراری را بگیرد.

مثال:

The cowboy skillfully threw the bola to catch the runaway calf.

معنی فارسی کلمه bola

: معنی bola به فارسی

بولا، ابزاری که عمدتاً برای شکار یا بند گرفتن حیوانات استفاده می‌شود.