معنی فارسی boloing
B1بولو کردن، به معنای وصل کردن یا ترکیب کردن چیزی است.
The act of tying or connecting ropes or elements together.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال بولو کردن طنابها به هم هستند تا بار را محکم کنند.
مثال:
They are boloing the ropes together to secure the load.
معنی(example):
او در حال بولو کردن مواد لازم برای دستور غذا بود.
مثال:
He was boloing the ingredients for the recipe.
معنی فارسی کلمه boloing
:
بولو کردن، به معنای وصل کردن یا ترکیب کردن چیزی است.