معنی فارسی bomble
B1بمبل، شیئی که معمولاً برای تولید انفجارهای کوچک یا حیرتانگیز استفاده میشود.
An explosive device that creates a small explosion or effect.
- NOUN
example
معنی(example):
بمبل انفجار کوچکی ایجاد میکند.
مثال:
The bomble creates a small explosion.
معنی(example):
کودکان با بمبل بازی کردند و شیفته اثرات آن بودند.
مثال:
Children played with the bomble, fascinated by its effects.
معنی فارسی کلمه bomble
:
بمبل، شیئی که معمولاً برای تولید انفجارهای کوچک یا حیرتانگیز استفاده میشود.