معنی فارسی bon-bon

B1

بون-بون به نوعی آب‌نبات یا شیرینی اشاره دارد که معمولاً پوشیده از شکلات است و می‌تواند طعم‌های مختلفی داشته باشد.

A synonym for bonbon; a small candy, usually coated with chocolate.

noun
معنی(noun):

A sweet, especially a small chocolate-covered candy.

معنی(noun):

A small, spherical savory snack or canapé.

معنی(noun):

A Christmas cracker.

example
معنی(example):

بون-بون محتویات شیرینی درونش داشت.

مثال:

The bon-bon had a sweet filling inside.

معنی(example):

من یک جعبه بون-بون برای مهمانی خریدم.

مثال:

I bought a box of bon-bons for the party.

معنی فارسی کلمه bon-bon

: معنی bon-bon به فارسی

بون-بون به نوعی آب‌نبات یا شیرینی اشاره دارد که معمولاً پوشیده از شکلات است و می‌تواند طعم‌های مختلفی داشته باشد.