معنی فارسی bone carving

B2

کنده‌کاری استخوان به فرآیند شکل دادن و طراحی بر روی استخوان‌ها برای ایجاد اشکال هنری اطلاق می‌شود.

The act of carving or shaping bones into artistic forms, often requiring precision and skill.

example
معنی(example):

کنده‌کاری استخوان یک هنر لطیف و پیچیده است.

مثال:

Bone carving is a delicate and intricate art form.

معنی(example):

او کنده‌کاری استخوان خود را در گالری هنر به نمایش گذاشت.

مثال:

She displayed her bone carving at the art gallery.

معنی فارسی کلمه bone carving

: معنی bone carving به فارسی

کنده‌کاری استخوان به فرآیند شکل دادن و طراحی بر روی استخوان‌ها برای ایجاد اشکال هنری اطلاق می‌شود.