معنی فارسی bonnier
B1بونیتر، صفتی است که برای توصیف زیبایی یا جذابیت بیشتر استفاده میشود.
A comparative form of 'bonnie', meaning more attractive or beautiful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک لباس بونیتر از قبل پوشید.
مثال:
She wore a bonnier dress than before.
معنی(example):
گلهای باغ در این سال بونیتر به نظر میرسیدند.
مثال:
The flowers in the garden looked bonnier this year.
معنی فارسی کلمه bonnier
:
بونیتر، صفتی است که برای توصیف زیبایی یا جذابیت بیشتر استفاده میشود.