معنی فارسی booboos

B1

این اصطلاح به زخم‌های کوچک و آسیب‌های جزئی مانند سیاه و کبود شدن اشاره دارد که معمولاً بر روی پوست ایجاد می‌شوند.

Minor injuries or wounds, typically associated with small cuts or bruises.

noun
معنی(noun):

A mistake or error.

معنی(noun):

(by or to young children) A minor injury, such as a cut or a bruise.

معنی(noun):

(by or to young children) Feces.

example
معنی(example):

کودک چند زخم از بازی کردن در بیرون داشت.

مثال:

The child had a few booboos from playing outside.

معنی(example):

او زخم‌های پسرش را بوسید تا او احساس بهتری داشته باشد.

مثال:

She kissed her son’s booboos to make him feel better.

معنی فارسی کلمه booboos

: معنی booboos به فارسی

این اصطلاح به زخم‌های کوچک و آسیب‌های جزئی مانند سیاه و کبود شدن اشاره دارد که معمولاً بر روی پوست ایجاد می‌شوند.