معنی فارسی boobs

B2 /buːbz/

بوز، یک اصطلاح عامیانه غیررسمی برای سینه‌ها که معمولاً در مکالمات غیررسمی به کار می‌رود.

A slang term for breasts, often used in a casual or humorous context.

noun
معنی(noun):

Idiot, fool.

معنی(noun):

A breast, especially that of an adult or adolescent human female.

معنی(noun):

A prison; jail.

verb
معنی(verb):

To behave stupidly; to act like a boob.

معنی(verb):

To make a mistake

example
معنی(example):

برخی از افراد عبارت 'بوز' را اصطلاح عامیانه غیررسمی برای سینه‌ها می‌دانند.

مثال:

Some people consider the term 'boobs' to be informal slang for breasts.

معنی(example):

او اغلب به صورت شوخی با دوستانش از اصطلاح 'بوز' استفاده می‌کند.

مثال:

He often teases his friends using the term 'boobs' jokingly.

معنی فارسی کلمه boobs

: معنی boobs به فارسی

بوز، یک اصطلاح عامیانه غیررسمی برای سینه‌ها که معمولاً در مکالمات غیررسمی به کار می‌رود.