معنی فارسی booby-trapped

B1

به تله‌گذاری شده، اشاره به وضعیتی دارد که به اشتباه خطرناک و یا آسیب‌رسان طراحی شده است.

Equipped with hidden traps to cause harm to anyone who triggers them.

verb
معنی(verb):

To set up with booby traps; to plant a booby trap on.

adjective
معنی(adjective):

(of a harmless object) having a hidden booby trap

example
معنی(example):

ساختمان به تله‌گذاری شده بود تا مانع ورود متجاوزان شود.

مثال:

The building was booby-trapped to prevent intruders.

معنی(example):

او وسایلش را به گونه‌ای به تله‌گذاری کرده بود.

مثال:

He set up his belongings in a booby-trapped way.

معنی فارسی کلمه booby-trapped

: معنی booby-trapped به فارسی

به تله‌گذاری شده، اشاره به وضعیتی دارد که به اشتباه خطرناک و یا آسیب‌رسان طراحی شده است.