معنی فارسی boobytrap

B1

تله‌گذاری، عمل ایجاد تله‌ای برای دستگیری یا آسیب رساندن به دیگران است.

The act of setting a trap, often hidden, to catch or harm someone.

verb
معنی(verb):

To set a booby-trap.

معنی(verb):

To install a booby-trap in or on (a harmless object).

example
معنی(example):

آنها تلاش کردند ورودی مخفیگاه خود را تله‌گذاری کنند.

مثال:

They attempted to boobytrap the entrance to their hideout.

معنی(example):

این فیلم صحنه‌هایی داشت که شخصیت‌ها سعی کردند خانه‌شان را تله‌گذاری کنند.

مثال:

The movie featured scenes where characters tried to boobytrap their home.

معنی فارسی کلمه boobytrap

: معنی boobytrap به فارسی

تله‌گذاری، عمل ایجاد تله‌ای برای دستگیری یا آسیب رساندن به دیگران است.