معنی فارسی boogied

B1

بوگی کردن، نوعی رقص شاد و پر انرژی است که معمولاً همراه با موسیقی دیسکو انجام می‌شود.

To dance energetically, especially to pop or disco music.

verb
معنی(verb):

To dance a boogie.

معنی(verb):

To move, walk, leave, exit.

مثال:

Let's boogie on out of here.

example
معنی(example):

آنها تمام شب در مهمانی رقص بوجی کردند.

مثال:

They boogied all night long at the dance party.

معنی(example):

آخر هفته گذشته، ما به آهنگ‌های مورد علاقه‌مان بوجی کردیم.

مثال:

Last weekend, we boogied to our favorite songs.

معنی فارسی کلمه boogied

: معنی boogied به فارسی

بوگی کردن، نوعی رقص شاد و پر انرژی است که معمولاً همراه با موسیقی دیسکو انجام می‌شود.