معنی فارسی bookless
B1وضعیتی که در آن فرد کتابی برای خواندن ندارد.
A condition of not having a book available for reading.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او ترجیح میدهد در حین سفرهایش بدون کتاب باشد.
مثال:
He prefers to be bookless during his travels.
معنی(example):
بدون کتاب بودن معمولاً افراد را به تعامل بیشتر تشویق میکند.
مثال:
Being bookless often encourages people to interact more.
معنی فارسی کلمه bookless
:
وضعیتی که در آن فرد کتابی برای خواندن ندارد.