معنی فارسی booklover
A2شخصی که علاقه زیادی به خواندن کتاب دارد و از ادبیات لذت میبرد.
A person who loves books and enjoys reading literature.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک کتابدوست، او ساعتها در کتابخانه سپری میکند.
مثال:
As a booklover, she spends hours in the library.
معنی(example):
کتابدوستان غالباً در مورد نویسندههای مورد علاقه خود بحث میکنند.
مثال:
Booklovers often discuss their favorite authors.
معنی فارسی کلمه booklover
:
شخصی که علاقه زیادی به خواندن کتاب دارد و از ادبیات لذت میبرد.