معنی فارسی bootlaces
A2بندهای کفش، نوارهایی که برای بسته شدن و نگه داشتن کفش در پا استفاده میشوند.
Laces that are used to secure boots on the feet.
- noun
noun
معنی(noun):
A long lace for fastening boots.
معنی(noun):
A long, thin, chewy confectionery, typically with liquorice or fruit flavour.
example
معنی(example):
من نیاز دارم که بندهای کفش جدیدی برای کفشهایم بخرم.
مثال:
I need to buy new bootlaces for my shoes.
معنی(example):
او قبل از دویدن بندهای کفش خود را محکم بست.
مثال:
He tied his bootlaces tightly before going for a run.
معنی فارسی کلمه bootlaces
:
بندهای کفش، نوارهایی که برای بسته شدن و نگه داشتن کفش در پا استفاده میشوند.