معنی فارسی bootlegging
B2افعالی که در آن افراد محصولاتی را به‌صورت غیرقانونی تولید یا توزیع می‌کنند.
The act of smuggling or distributing illicit goods, especially alcohol.
- verb
verb
معنی(verb):
To make, transport and/or sell illegal alcoholic liquor.
معنی(verb):
To make, transport and/or sell an illegal version or copy of a copyrighted product.
معنی(verb):
To engage in bootlegging.
example
معنی(example):
قانون شکنی در دوران ممنوعیت معمول بود.
مثال:
Bootlegging was common during the Prohibition era.
معنی(example):
بسیاری از مردم برای فرار از مالیات به قانون شکنی روی آوردند.
مثال:
Many people engaged in bootlegging to avoid taxes.
معنی فارسی کلمه bootlegging
:
افعالی که در آن افراد محصولاتی را به‌صورت غیرقانونی تولید یا توزیع می‌کنند.
