معنی فارسی bordel

C1

بوردل، اصطلاحی برای مکانی است که خدمات خاصی ارائه می‌دهد.

A term used for a place that offers specific services.

example
معنی(example):

آنها در حین مسافرت به یک بوردل رفتند.

مثال:

They visited a bordel while traveling.

معنی(example):

بوردل در بخش قدیمی شهر واقع شده بود.

مثال:

The bordel was located in the old part of the city.

معنی فارسی کلمه bordel

: معنی bordel به فارسی

بوردل، اصطلاحی برای مکانی است که خدمات خاصی ارائه می‌دهد.