معنی فارسی border patrols
B2نیروهای امنیتی که موظف به کنترل و نظارت بر مرزها هستند.
Law enforcement agencies that monitor and secure borders against illegal activity.
- NOUN
example
معنی(example):
گشتهای مرزی مسئول تأمین امنیت مرز هستند.
مثال:
Border patrols are responsible for securing the border.
معنی(example):
گشتهای مرزی برای ورودهای غیرقانونی کمک میکنند.
مثال:
The border patrols monitor for illegal entries.
معنی فارسی کلمه border patrols
:
نیروهای امنیتی که موظف به کنترل و نظارت بر مرزها هستند.