معنی فارسی borderlander
B1مرزنشین، به افرادی اطلاق میشود که در نواحی نزدیک به مرزها زندگی میکنند و تحت تأثیر فرهنگها و سنتهای متنوع قرار دارند.
Individuals who live in areas near borders and are influenced by diverse cultures and traditions.
- NOUN
example
معنی(example):
او خود را به عنوان یک مرزنشین معرفی کرد که در نزدیکی مرز زندگی میکند.
مثال:
He identified himself as a borderlander who lived near the divide.
معنی(example):
فرهنگ مرزنشین سرشار از سنتها است که تحت تأثیر هر دو طرف قرار دارد.
مثال:
The borderlander culture is rich in traditions influenced by both sides.
معنی فارسی کلمه borderlander
:
مرزنشین، به افرادی اطلاق میشود که در نواحی نزدیک به مرزها زندگی میکنند و تحت تأثیر فرهنگها و سنتهای متنوع قرار دارند.