معنی فارسی borosilicate

B2

شیشه‌ای که از سیلیکات و بروس ترکیب شده و دارای مقاومت بالا در برابر حرارت و شوک‌های حرارتی است.

A type of glass that is made from silica and boron trioxide, known for its resistance to thermal shock.

noun
معنی(noun):

Any of various minerals whose structure is formally that of a dual salt of boric and silicic acids.

example
معنی(example):

شیشه بوروسیلیکات برای ساخت ظروف شیشه‌ای آزمایشگاهی استفاده می‌شود.

مثال:

Borosilicate glass is used to make laboratory glassware.

معنی(example):

به دلیل دوام آن، بوروسیلیکات در ظروف آشپزی مورد پسند است.

مثال:

Due to its durability, borosilicate is favored in cooking utensils.

معنی فارسی کلمه borosilicate

: معنی borosilicate به فارسی

شیشه‌ای که از سیلیکات و بروس ترکیب شده و دارای مقاومت بالا در برابر حرارت و شوک‌های حرارتی است.